
ریسک نیوز ، درحالی که نمایندگان و کارگزاران پرتلاش صنعت بیمه هر روز به امید روزی پر کار روز خو را آغاز می کنند و در این راه رقبای نیرومندی همچون بانکها، موسسات بی مجوز مالی، بورس، صندوقهای بی مجوز بیمه گر (شرکت آتیه سازان حافظ)، صندوقهای خود بیمه گر و از همه مهمتر آقازاده هایی که مالک بی چون و چرای پرتفوهای شرکت هستند و کارمزد های کلان می گیرند بر سر راهشان قرار دارند،
به تازگی برخی شعب برخی از شرکتهای بیمه نیز به گروه رقبا افزوده شده اند.
میپرسید چگونه؟!!!
بسیار ساده؛
1- دادن نمایندگی به بستگان بیمه گزاران بزرگ
2- پیشنهاد به بیمه گزار برای حذف نماینده و کارگزار و بستن قرارداد مستقیم با شعبه برای دریافت تخفیف بیشتر
روشن است که بسیاری از این نمایندگان فقط در اندازه یک کد در سیستم صدور شعب باقی می مانند و برخی دیگر تنها یک میز دارند در محل شرکت بیمه گزار و بی بهره اند از هر دانش فنی در خصوص صنعت پروزن بیمه.
نتیجه می شود انجام همه کارها تا مرحله صدور توسط شعبه و صدور بیمه نامه به کد نماینده ای که گاهی فقط یک عدد است.
چندی پیش در جزیره زیبای قشم مدیر فروش یک شرکت ساختمانی به سادگی آب خوردن کد یک شرکت را دریافت کرد. بدون آزمون و بدون دفتر کار. حالا پشت سر هم بیمه نامه صادر می شود بدون کوچکترین دانش فنی. همه بیمه نامه ها را شعبه صادر می کند و مشاوره صدور را هم خود شعبه می دهد. جالب است چندی پیش در خصوص یک بیمه نامه مسوولیت از من نظر خواست! باید به چشم می دیدید که چند اشتباه حیاتی در بیمه نامه وجود داشت. امیدوارم حادثه ای روی ندهد که تنها بیمه گزار است که زیان می کند. هر چند که خود کرده را تدبیر نیست.
در مورد نخست چند سالی است که شرکت های بیمه در رقابت ناجوانمردانه با یکدیگر بر سر بیمه گزاران بزرگ اقدام به دادن کد نمایندگی به بستگان این بیمه گزاران بزرگ نموده اند. از این رهگذار جیب بیمه گزار پرتر از گذشته شده و کارمزدی که می بایست در خانواده صنعت بیمه تقسیم می شد به جیب آقازاده ها و ثروتمندان واریز می شود.
در مورد دوم نیز برخی از شعب شرکت های بیمه با نبوغ وصف ناپذیر خود به تازگی راه دیگری نیز برای از بین بردن نمایندگان و کارگزاران یافته اند. زمانی که بیمه گزاران بزرگ توسط یک نماینده یا کارگزار درخواست نرخ می نمایند و روی تخفیفات ویژه اصرار می کنند، برخی از شعب به جای پافشاری بر نرخ فنی این موضوع را به بیمه گزار عنوان می کنند که با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از این حق بیمه کارمزد نماینده یا کارگزار است از دادن تخفیف بیشتر معذورند.
خواسته یا ناخواسته این اندیشه را به بیمه گزار القا می کنند که اگر نماینده یا کارگزار حذف شود و درخواست نرخ مستقیم به شرکت بیمه برسد امکان تخفیف وجود دارد. گاهی پا را از این هم فراتر نهاده و به صورت مستقیم این پیشنهاد را مطرح می کنند. بیمه گزار نیز از همه جا بی خبر اقدام به حذف نماینده یا کارگزار خود می نماید. غافل از اینکه با پای خود به مسلخ می رود و بازنده این بازی فقط خود بیمه گزار است. چرا!؟
پاسخ ساده است. وقتی بیمه گزار نماینده یا کارگزار را به طمع تخفیف بیشتر حذف می کند در واقع مشاور خود را کنار گذاشته و اقدام به خرید بیمه نامه بر اساس مشاوره های شرکت بیمه یا دانسته های خود می کند. اما مگر غیر از این است که هدف از خرید بیمه نامه انتقال درست و کامل ریسک به شرکت بیمه است؟ مگر به جز این است که شرکت های بیمه شرکت های بازرگانی هستند که منافع خود را در یک معامله بر منافع طرف مقابل ترجیح می دهند؟ پس چرا بیمه گذار به شرکت بیمه ای که خود تنظیم کننده قرارداد بیمه است اطمینان می کند. نقش نماینده یا کارگزار بیمه این است که منافع هر دو طرف قرارداد را تضمین کند و شرایط را به گونه ای در نظر بگیرد که این دادو ستد برد- برد باشد.
اما بیمه گزار از همه جا بی خبر به پیشنهاد اشتباه شرکت بیمه تن می دهد و با پای خود به مسلخ می رود. بیمه نامه صادر می شود و بیمه گزار خرسند از هوش و فراست خود به شرکت باز می گردد.
چندی بعد خسارت سنگینی وارد می شود و بیمه گزار بیمه نامه در دست به شرکت بیمه مراجعه می کند. کافی است در زمان صدور بیمه نامه شرکت بیمه کمی خرده شیشه در قرارداد بیمه وارد کرده باشد، آن زمان است که با استناد به یکی از بندهای بیمه نامه به راحتی از پرداخت تمام یا بخشی از خسارت سر باز می زند. بیمه گزار می ماند و دادگاه و وکیل و حق الوکاله و در پایان خسارتی که قانونی پرداخت نمی شود و باز هم به جای اینکه از اشتباه خود پند گرفته و مسوولیت اعتماد نابجای خود را بپذیرد، لب به شکوه و شکایت از صنعت بیمه می گشاید.
بیمه گزاری که بدون حضور نماینده یا کارگزار اقدام به خرید بیمه نامه می کند، همچون شخصی است که بدون حضور مشاور و وکیل خود اقدام به عقد قراردادهای تخصصی و بس مهم کرده است. قراردادی که می تواند سرنوشت خود و شرکتش را دگرگون کند. بی شک طرف قرارداد با کمی زرنگی می تواند بندهایی در قرارداد جای دهد تا در زمان مناسب از آن ها مناسب از آن ها بهره ببرد. این ماجرا برای یکی از نمایندگان بیمه رخ داده است و بیمه گزار تاوان سنگینی بابت اشتباه خود داد.
نتیجه اخلاقی این مقاله این است که به شرکت های بیمه ای که اینگونه رفتار می کنند پیشنهاد می شود به جای رقابت با نمایندگان و کارگزاران بر آموزش پرسنل خود و ارایه نرخ های فنی و رعایت اخلاق حرفه ای روی بیاورند. همچنین به بیمه گزاران گرامی سفارش اکید می شود از رفتارهای غیر حرفه ای پرهیز کنند و در دام گرفتار نشوند.