به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران اقتصادی، مالیات بر ارزش افزوده یک مالیات خنثی یا بیتفاوت تلقی میشود. بدین معنی که ماهیتاً نباید بر عوامل تولیدی و مولد، سرمایهگذاری و اشتغال تاثیرات منفی بر جای بگذارد. از دیگر ویژگیهای این مالیات میتوان به داشتن کمترین آثار منفی بر تصمیمگیریهای اقتصادی افراد و بنگاههای اقتصادی اشاره کرد. در واقع هدف مالیات بر ارزش افزوده جلوگیری از مصرفگرایی در جامعه است که دولت با دریافت مالیات بر ارزش افزوده از مصرفکننده نهایی میخواهد هر مصرف کننده به میزان مصرفی که دارد مالیات پرداخت کند. بنابراین مالیات بر ارزش افزوده نباید قدرت خرید مردم و جامعه را کم نماید. اما آیا در واقعیت نیز همینطور است؟
بیشک پاسخ به این سوال منفی است. آمارها نشان میدهد حدود یک سوم از وسایل نقلیه موجود در کشور بدون پوشش بیمهای شخص ثالث هستند (حدود 8 میلیون خودرو و موتورسیکلت)، که از میان این هشت میلیون وسیله نقلیه بدون بیمه نامه شخص ثالث، حدود هفت میلیون موتورسیکلت و یک میلیون خودرو وجود دارد. یکی از مهمترین دلایل این مشکل، عدم توانایی مالی افراد برای خرید پوشش بیمه شخص ثالث است. این در حالی است که نرخ حقبیمههای وسایل نقلیه موتوری و شخص ثالث، به صورت دستوری و بسیار پایینتر از مبلغ واقعی آن تعیین میشود و امکانی برای کاهش مبلغ حقبیمهها وجود ندارد. ناتوانی مالی افراد و نیز اضافه شدن مالیات بر ارزش افزوده، بر قیمت بیمهنامه باعث شده است، افراد از تهیه این پوششها صرفنظر کنند. بی شک در صورت بروز حادثه برای این افراد مشکلات زیادی برای افراد و جامعه به وجود خواهد آمد. همچنین آمارها نشان میدهد که حدود نیمی از زندانیان دیه، به دلیل حوادث رانندگی و عدم داشتن پوششهای بیمهای، در زندان هستند. با مراجعه به آمارهای موجود در سایر رشتههای بیمهای نیز میتوان موارد مشابهی را مشاهده کرد که در آنها افراد به علت قیمت بالای پوششهای بیمهای که بخشی از آن به خاطر اعمال مالیات بر ارزش افزوده است از خرید پوشش بیمهای صرفنظر کرده و در اثر حادثه با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند.